که ذکرش،نه پایان نامش اول
یقین من این است در هر زمان
به اذنش سخن ساز باشد زبان
به هر جمله یادش سزاوار باد
که وصفش به نیکی سرشار باد
به هر جا که رفتم حضورش،حضور
به هر نقطه بودش زفهم و شعور
هر آنکس که اهل بصیرت بود
جهان مملو از بود آن حق بود
مشو غافل از حرمت و یاد او
که همواره نزدیک به تو باد او